
استارت آپ چیست؟
استارت آپ (startup , start-up) به معنای شرکت نوپا می باشد .در تعریف استارتاپ ها بر این مساله تاکید نشده است که حتما در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات ، فعالیت داشته باشد اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سال های اخیر در این حوزه فعالیت می کنند ، گاهی در تعریف استارت آپ به این مساله اشاره می شود که استارت آپ باید در حوزه فن آوری های نوین فعال باشد .البته ما هر نوع فعالیت نوپا را استارتاپ در نظر میگیریم .
تعریف استارت آپ در متمم
ما در متمم وقتی از واژه کسب و کار نوپا یا استارت آپ استفاده میکنیم، ویژگیهای زیر را مد نظر داریم:
- کسب و کاری که قصد دارد ارزش آفرین باشد.
- کسب و کاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت جو است اما فرصت طلب نیست.
- کسب و کاری که الزاماً مقیاس پذیر نیست. اگر چه طبیعتاً مقیاس پذیری برای آن مزیت و مطلوب است. پس اگر مادر یک خانواده کسب و کاری نوپایی ایجاد کند که فقط هزینه ماهیانه آنها را تامین کند و هرگز بزرگ نشود، همین که پایدار باشد، از نظر متمم یک استارت آپ است.
- کسب و کاری که ممکن است مبتنی بر تکنولوژی های نوین باشد یا نباشد.
- کسب و کاری که هنوز در شرایط ابهام است و دوران نوزادی و کودکی خود را طی میکند.
حال پس از راه اندازی استارتاپ دلخواه خود باید نکاتی را در نظر داشته باشیم تا برای بقا و دوام کسب و کار خود در رقابت با دیگر رقبای خود و موفقیت بیشتر ، مدیریت منسجم تری را داشته باشیم .
ویژگی های حیاتی یک مدیر استارت آپ موفق
استارتاپ یک پروژهی عظیم و متفاوت است که توانائیهای ویژهای را میطلبد. تمام کارکنان یک استارتاپ باید یک سری قابلیت منحصربهفرد را در خود پرورش دهند تا بتوانند در این مسیر باقی بمانند. از همه مهمتر در یک استارتاپ رهبر و یا مدیر استارتاپ است که پلی بین کارکنان و سرمایهگذاران، سرمایهگذاران و محصول، کارکنان و محصول و غیره محسوب میشود و باید از قدرت رهبری بسیار بالا برخوردار باشد.
- شناخت تکنیک موفقیت
آیا شما جهت ایجاد انگیزه در افراد از شیوه پاداش و مجازات استفاده میکنید؟ آیا میتوانید با سخنرانیهای انگیزشی خود به مردم امید و انگیزه ببخشید؟ نوع نگرش شما چیست؟ اعتقاد دارید که باید با کارمندان با زور و خشونت برخورد کرد یا معتقدید که کارکنان به مرور زمان خودشان همهچیز را یاد خواهند گرفت؟
با جواب دادن به چنین سؤالاتی شناخت بهتری از سبک مدیریت و رهبری خود به دست میآورید. دانستن این موضوع اولین گام جهت بهبود بخشیدن به تکنیکهای مدیریت یک استارتاپ است. پس بهترین کار برای شروع، تحقیق و مطالعه کردن در مورد تکنیکهایی است که باشخصیت و شرایط شما سازگاری دارد.
سپس این تکنیکها را به همراه افراد تیم عملی کنید. اگر تکنیکی در مورد شما مؤثر واقع نشد راه جدیدی را امتحان کنید. از تجربههای جدید نترسید و روند یادگیری را بهخوبی طی کنید. به احتمال زیاد سبکهای متفاوت مدیریت استارتاپ را امتحان خواهید کرد. اکثر افراد میتوانند در موقعیتهای خاص واکنشهای لحظهای و مناسبی را از خود نشان دهند، این امر بهتنهایی بیانکننده ویژگی یک مدیر نیست.
یکی از ویژگیهای برتر مدیران موفق توانایی اخذ تصمیم و انجام کارها جهت دستیابی به نتایج دلخواه خودشان است. زمانی که این مراحل را با موفقیت طی کردید، نحوه رفتار و عملکرد شما تغییر خواهد کرد و این موضوع سبب تغییر شرایط استارتاپ شما خواهد شد.
2.شناخت توانایی افراد
بعضیها به اشتباه فکر میکنند که مدیرعامل یک استارتآپ باید باهوشترین و کارآمدترین فرد در استارتآپ باشد، درحالیکه واقعیت آن است که مدیرعاملی میتواند در یک استارتآپ موفق باشد که باهوشترین و بهترین نیروها را گرد هم آورد؛ کسانی که در حوزههایی خاص بهمراتب از بقیه حتی خود مدیرعامل نیز باهوشتر باشند.
مدیرعامل استارتآپ نهتنها نباید از استخدام نیروهایی باهوشتر از خود بهراسد، بلکه باید کلیه شرایط لازم ازجمله پرداخت دستمزدهای بالا و قابلتوجه به آنها را فراهم آورد و بستری را فراهم آورد که در آن زمینه رشد و شکوفایی هر چه بیشتر این مجموعه فراهم آید.
مدیریت افراد میتواند کاری بسیار سخت و طاقتفرسا باشد. اینکه بدانید چگونه و در چه زمانی سبک مدیریتی خود را جهت برطرف کردن چالشها و مشکلات موجود کسب و کارتان تغییر دهید، یکی از اصول مدیریت موفق است.
برخی از کارمندان به کمک انگیزشهای درونی همکاری خوبی جهت دستیابی به مقاصد و اهداف استارتاپ دارند درحالیکه برخی دیگر به راهکارهای متفاوت بیرونی جهت افزایش انگیزه نیازمندند. نوع استعداد و نحوه پرورش یافتن اعضای تیم شما هنگامیکه احساس کنند مورد توجه نیستند، درک نمیشوند و از انگیزه لازم برخوردار نیستند امر مهمی نخواهد بود. یک مدیر استارتاپ خوب کسی است که خود را با تمامی شرایط موجود و اعضای تیمش وفق دهد و تمایل به پیشرفت و حرکت داشته باشد.
تواناییهای کارمندان خود را بهگونهای توسعه دهید که وظایف خود را بهتر ازآنچه شما میتوانید انجام دهند. مهارتهای خود را به آنها منتقل کنید. این موضوع هدفی مهیج خواهد بود ولی همزمان ممکن است برای مدیران نگرانکننده باشد که موقعیت خود را بهواسطه این امر درخطر ببینند.
چنانچه این موضوع شمارا نگران میکند از مدیر مافوق خود سؤال کنید «چنانچه من فردی را آموزش دهم که بتواند کارهای مرا بهخوبی انجام دهد آیا شرکت جایگاه برتری برای من خواهد داشت؟» بسیاری از مدیران باذکاوت دوست دارند ببینند که کارمندانشان مسئولیتهای خود را توسعه دهند چرا که این امر باعث میشود مدیران از به عهده گرفتن و درگیرشان در بعضی مسائل محفوظ بمانند. کمبود فرصت شغلی هیچگاه برای یک مدیر خوب به وجود نمیآید. جهان تعداد نامحدودی کار دارد که باید به انجام برسد.
5.روابط عمومی بالا
اگر شخصیت همه مدیران موفق دنیا را تحلیل کنید به این نتیجه مارسید که انسانهایی بسیار دلسوز و محترمی هستند که به هر شخصی بیتوجه به اینکه در چه مقامی است و یا چقدر ثروت دارد ، احترام میگذارند. زیرا اگر این تیپ شخصیت را نداشته باشند ، نمیتوانند ارتباط خوبی با افراد مهم بسازند. و همانطور که میدانید دنیای کسبوکار و استارت آپ ، دنیای ارتباطات است و بدون داشتن دوست و ارتباط با آدمهای جدید نمیتوانید زیاد موفق باشید.
6. قاطعیت
هیچگاه در تصمیم خود تجدیدنظر نکنید. از زمان و فکر خود بهطور مناسب استفاده کنید تا تصمیم قطعی خود را بهطور مناسب در همان بار اول بگیرید و دیگر به آن برنگردید. چنانچه جزو افرادی باشید که یک مسئله را مدتها باز نگه میدارند این امر باعث میشود که نهتنها در کار مدیریت اجرایی خود خلل وارد کنید بلکه خودتان نیز به مدیری تبدیل میشوید که نمیتواند در زمان مناسب و همان بار اول تصمیم گیری کند.
کارمندان از رهبری که قاطعیت ندارد بیزارند. باوجود این، منظور این نیست که باید درباره هر چیزی در لحظه تصمیم بگیرید یا اینکه اگر تصمیمی گرفتید هرگز در آن تجدیدنظر نکنید. اگر مدیری در تصمیمگیری خود قاطع نباشد و چند بار تصمیم و گفته خود را تغییر دهد.
پس از مدتی کارمندان ،او را شخصی بیدرایت و بیلیاقت ( چون به کار خود اعتماد ندارد ) تلقی میکنند که این اتفاق برای هر مدیری یک فاجعه است. بهعنوان مدیرعامل یک استارتآپ باید یاد بگیرید که به بسیاری از همکاران، سرمایهگذاران و کارکنانتان نه بگویید.
همه ما میدانیم که بله گفتن بهمراتب سختتر از نه گفتن است و به همین دلیل هم هست که نه گفتن دردسرهای بیشتری را به دنبال دارد. بنابراین تا آنجا که میتوانید بانه گفتن هدفمند و معقول به درخواستهای نامعقول و نامربوط دیگران، از منحرف شدن شرکتتان از مسیر اصلی خود جلوگیری کنید.
تعریف استارت آپ
تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر
استارت آپ یک کسب و کار جدید است (A New Business)
تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA)
کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد.
تعریف استارت آپ توسط استیوبلنک
سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است.
تعریف استارت آپ توسط اریک ریس
استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است.
مدیریت استارتاپ ها
لزوما افرادی که دارای ایده هستند ، توانایی مدیریت کسب و کارهای بزرگتر را ندارند . ما نکاتی را ارائه می کنیم تا با رعایت کردن آن ها بتوانید شانس بیشتری در موفیقت اجرا کردن ایده ی خود و مدیریت کسب و کار نوپای خود داشته باشید .
- ایده
مخصوصا در ایران خیلی از ایدهها یا کپی و یا الهام گرفته از نمونههای خارجی هستند. در این بین ایدههای خلاقانه بومی هم حضور دارند. معمولا کپیها به نتیجه مناسبی نمیرسند و آنهایی که الهام گرفتهاند گاهی موفق تر از نمونه اصلی میشوند. ایدههای بکر هم بسته به جسارت و پشتکار صاحب ایده و شرایط و امکانات یا موفق میشوند و یا طلوع نکرده غروب میکنند.
- دانش . نگرش مدیریت استارت آپ
وقتی صحبت از استارت آپ میشود، بزرگترین خطا اشتباه گرفتن آن با دیدگاه سنتی کسب و کار سازمانی است. نه اینکه سازماندهی در آن جایی ندارد اما مهم است که تفاوت استارت آپ به عنوان کسب و کاری نوپا با شرکت یا سازمان درک شود. اگر با استارت آپ مانند یک سازمان رفتار کنید و نحوه مدیریت شما بر اساس تعریف سازمانی آن باشد، بقای استارت آپ به مخاطره خواهد افتاد.
- عدم توجه به مشتری
ایده زیبا و خلاقانه هر چند نوآورانه تا وقتی تقاضای موثری برایش نیست امکان تبدیل شدن به یک فرصت تجاری را ندارد. استارت آپ با هدف خلق ارزش و رسیدگی – فوری – به نیاز مشتری ایجاد میشود پس هدف برطرف کردن نیاز اوست.
- منابع کم
استارت آپ مانند نوزاد رشد اولیه سریع دارد در وضعیت ایجاد و بقا منابع بیشتری را نسبت به انواع کسب و کارهای دیگر نیاز دارد که البته این منابع فقط مالی نیست. برای شتاب دهی به استارت آپ بایستی روشهایی را در پیش گرفت تا ریسک را کاهش داد و از منابع محدود بیشترین بهره را برد. بسیاری از استارت آپها با اینکه منابع خوبی هم در اختیار دارند با عدم مدیریت منابع و ریسک دچار افول و مرگ زودهنگام میشوند.
- ضعف بازاریابی
بازاریابی استارت آپها فرقی اساسی با کسب و کارهای دیگر دارد. پرسش این است که وقتی استارت آپ ایجاد میشود و شاید هنوز به رشد و بقا نرسیده چه نیازی به بازاریابی دارد؟ البته که پرسیدن این سوال به درک ناقص از مفهوم استارت آپ بر میگردد. مهم این است که هم خود استارت اپ را محصول بدانید و هم آنچه ارایه میکند! با توجه به اینکه شتاب دهنده ها و سرمایه گذاران برای رشد و بقای استارت آپ حیاتیاند بایستی تکنیکهای مناسب بازاریابی را برای ایجاد تعادل بین اجزای استارت آپ بدانید. به ویژه فقدان برنامه بازاریابی از موارد تاثیر گذار در ممانعت از بقای استارت آپهاست.
حالا که با یک سری از معضلات و ضعف هایی که ممکن است در استارت آپ خود شاهد آنها باشیم ، آشنا شدیم می بایست ویژگی هایی را بررسی کنیم تا این ضعف ها را به نقطه قوت خود تبدیل کنیم و مسیر موفقیت در کسب و کار خود را هموارتر پیش برویم
3.تمایل به یادگیری
بسیاری از بنیانگذاران استارتآپها که در بسیاری موارد سمت مدیرعاملی آنها را نیز به عهده داشتند، دارای تحصیلات حرفهای در زمینه مدیریت سازمانها نبودهاند و مدیران حرفهای محسوب نمیشدند و تنها پس از آزمون و خطاهای بسیار و درس گرفتن از شکستها توانستهاند تجربه و توان لازم برای مدیریت استارتآپها را به دست آورند.
زاک زمانی قدرتمندترین شرکت اینترنتی حال حاضر دنیا را بنیان نهاد که فقط ۱۹ سال سن داشت و اطلاع چندانی از دانش مدیریت نداشت و تنها از طریق یادگیری پیوسته و همهجانبه بود که توانست به مدیرعاملی موفق و برجسته در استارتاپ تبدیل شود.
4.اهمیت به کارکنان
اغلب کسانی که در استارتآپها کار میکنند نیروهای جوان و خلاقی هستند که دوست دارند توسط مدیران مافوق خود دیده شوند و به نظرات آنها توجه شود. بنابراین یکی از اولویتهای شما بهعنوان مدیرعامل یک استارتآپ عبارت است از توجه کردن واقعی به نظرات و پیشنهادهای کارکنان و ارزش قائل شدن برای آنها.
شما میتوانید این کار را با ارسال ایمیلهای انگیزشی برای کارکنان و نظر خواستن از آنها از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی انجام دهید و از این طریق به کارکنانتان بقبولانید که نظرشان برای شما مهم است.
یک رهبر موفق استارتاپ همکاران و کارمندان خود را میشناسد و مشکلات آنها را درک میکند و سعی در حل مشکلات دارد و اگر توانایی همدردی با اطرافیانش را نداشته باشد ، اطرافیان کمکم احساس بیارزش بودن خواهند داشت که درنتیجه بازده کاری کارمندان کاسته میشود و درنهایت این اتفاق میتواند ضربه جدی را به کسبوکار او وارد میکند.
برای اینکه یک مدیر استارت آپ خوب باشید باید کارمندان خود را دوست داشته باشید و بتوانید ارتباط مناسبی با آنها برقرار کنید. این موضوعی نیست که بتوانید درباره آن به دیگران دروغ بگویید و نقش بازی کنید.
چنانچه از ارتباط با کارمندان خود لذت نمیبرید، مدیریت آنها بسیار دشوار خواهد بود. باید بتوانید در استارت آپ خود زمینه گستردهای از ارتباطات را فراهم آورید. شما به ارتباطات نیاز دارید نه لزوماً ارتباط دوستانه شخصی. شما باید بتوانید افراد را ترغیب کنید تا به شما اطلاع دهند در استارت آپتان چه میگذرد و بازخورد تصورات افراد درباره استارت آپ و نقش شما در آن را به اطلاعتان برسانند.
7. ارتباط با کارکنان
هیچگاه در تصمیم خود تجدیدنظر نکنید. از زمان و فکر خود بهطور مناسب استفاده کنید تا تصمیم قطعی خود را بهطور مناسب در همان بار اول بگیرید و دیگر به آن برنگردید. چنانچه جزو افرادی باشید که یک مسئله را مدتها باز نگه میدارند این امر باعث میشود که نهتنها در کار مدیریت اجرایی خود خلل وارد کنید بلکه خودتان نیز به مدیری تبدیل میشوید که نمیتواند در زمان مناسب و همان بار اول تصمیمگیری کند.
کارمندان از رهبری که قاطعیت ندارد بیزارند. باوجوداین، منظور این نیست که باید درباره هر چیزی در لحظه تصمیم بگیرید یا اینکه اگر تصمیمی گرفتید هرگز در آن تجدیدنظر نکنید. اگر مدیری در تصمیمگیری خود قاطع نباشد و چند بار تصمیم و گفته خود را تغییر دهد.
پس از مدتی کارمندان ،او را شخصی بیدرایت و بیلیاقت ( چون به کار خود اعتماد ندارد ) تلقی میکنند که این اتفاق برای هر مدیری یک فاجعه است. بهعنوان مدیرعامل یک استارتآپ باید یاد بگیرید که به بسیاری از همکاران، سرمایهگذاران و کارکنانتان نه بگویید.
همه ما میدانیم که بله گفتن بهمراتب سختتر از نه گفتن است و به همین دلیل هم هست که نه گفتن دردسرهای بیشتری را به دنبال دارد. بنابراین تا آنجا که میتوانید بانه گفتن هدفمند و معقول به درخواستهای نامعقول و نامربوط دیگران، از منحرف شدن شرکتتان از مسیر اصلی خود جلوگیری کنید.
شرکت دیجی وب با سال ها تجربه در زمینه دیجیتال مارکتینگ، امور برند سازی، طراحی سایت و همه امور دیجیتال شما را به صورت حرفه ای انجام می دهد و شما می توانید شاهد افزایش چشمگیر بازدهی کسب و کار خود باشید.